سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتمان غالب 3

باسمه تعالی

سلام بر زائر اربعین حسین( علیه السلام )                                               

قضیه این است که یک گفتمان همچنان که در یک فضای فکری بالنده میشود، همزمان تاثیرات تربیتی خویش را در جامعه باقی میگذارد. زمانی که نخبگان یک جامعه برای بیان نظرات و آرمانهایشان، از یک ادبیات ویژه بهره میگیرند و گروهی نیز همواره سعی دارند این مطالب را خواست واقعی و اصیل مردم جلوه دهند، طبیعی است که پس از مدتی افراد جامعه تحت تاثیر این تبلیغات، گفتمان ایشان را برگزیده و در قالب آن ادبیات ویژه به بیان نظرات و آرمانهایش می پردازد در این حال آن مکتب فکری که زاینده گفتمان غالب شده است به یک پیروزی درخشان دست یافته، زیرا آرمانها و مقاصدش را به مطالبه عمومی جامعه تبدیل کرده است و از این پس می باید به ارائه راهبردهای اجرائی مبادرت کند. اکنون با واقع نگری باید اعتراف کرد که دشمنان نظام اسلامی ایران معرفتی گران را درقالب مکاتبی جهان گیر فراهم کرده اند و نخبگانی تربیت شده را به عنوان سخنگویان و مروجان فرهنگ خویش آماده کرده اند و پیشاپیش نظریات راهبردی خود را نیز تدارک

 دیده اند. تنها کافی است این سخنگویان فرهنگ بیگانه در ایران بتوانند گفتمان خود را به ما قالب کنند، دیگر همه چیز آماده است.

بدون ذکر مصداق، تذکر و هشدار میدهم که کاندیداهایی که ادبیات آنها متفاوت از گفتمان اسلامی انقلابی ماست، شایسته تصاحب کرسی ریاست جمهوری نیستند.


گفتمان غالب 2

باسمه تعالی

 

سلام بر بقیه الله الاعظم (علیه السلام)

در ادامه مطلب، قبل این طبیعی است که هر نوع گفتمانی برآمده از یک طرز تفکر است و این پشتوانه معرفتی است که لغات ویژه ای را به آن گفتمان تزریق کرده و مفهوم خاصی را برای آن تعابیرتعریف میکند.با همین توضیحات ساده براحتی میتوان درک نمود که نمیتوان به استفاده از قاموس واژگانی یک فرهنگ و تفکر خاص روی آورد و در همان حال ادعای سلوک در فرهنگ و تمدن دیگری را داشت.به بیان واضح تر، انتخابات ریاست جمهوری از نظر من می بایست عرصه رقابت گروههایی باشد که با اعتقاد به تفکر تربیتی و جامع اسلام و با استفاده از لغات موجود در فرهنگ دینی به عرضه راه حلهای مدیریتی خویش میپردازند و این به معنای دروغگو بودن افرادی است که گفتمانشان با جامعه سراسر مشحون از تعابیر اومانیستی و تلقی های لیبرالیستی است اما همزمان مدعی تلاش در جهت شکوفایی جمهوری اسلامی در سایه فرهنگ اسلامی هستند.دروغگو و منافق هستند و شاید در دورترین حالت به شدت ساده لوح باشند.

میخواهند در پناه تفکرات اگوست کنت ،اسلام ناب محمدی (ص) را پیاده کنند چنین چیزی ممکن نیست مگر در یک حالت استحاله نظام اسلامی ومسخ آرمانهای دینی.

 


گفتمان غالب

باسمه تعالی

 سلام خدا بر احیا کننده احکام الهی (علیه السلام)

همه در شرایط فعلی در تلاشند تا ادبیات و منظر نگاه خودشان را در فضای جامعه حاکم کنند.اما به واقع، خود انقلاب برای رسیدن به تکامل همه جانبه نیاز به چه جور گفتمانی دارد.واقعیت این است که من فکر میکنم امام خمینی(ره) و همه انقلابیون مسلمان تلاش بسیاری کردند که مستقیم یا غیر مستقیم جامعه را از انحصار ادبیات برآمده از تفکرات خدا گریز نجات داده و به سمت بهره گیری از مفاهیم دینی در گفتارهای فردی و اجتماعی سوق دهند. گفتمان یک جامعه، قالبی است که توسط مردمان برگزیده میشود تا خواستها و نیازهایشان را به آن وسیله ابراز کنند ( به خودشان به همسایه هایشان به همه دنیا و به تاریخ)  طبیعی است که تنها در صورت حاکم بودن ادبیاتی انسانی و برآمده از تعالیم انبیا خواهد بود که ما میتوانیم مطالبات آرمانی خویش را پیگیری کرده و از مسئولین بازخواست کنیم.این مسئله دارای اهمیتی فوق العاده است که در صورت فهمیده شدن توسط جامعه بسیاری از معضلات پیش رو را مرتفع خواهد کرد.چاره ای نیست باید مطلب بعدی هم در همین رابطه باشد.


حاکمیت دوگانه

باسمه تعالی

سلام بر مهدی صاحب الزمان (علیه السلام)

آیا نظام جمهوری اسلامی در درون خودش دارای  تناقض است و یک حاکمیت دوگانه را بر میتابد؟

این شبهه از آنجا پیدا شده است که (به نظر من البته) عده ای فکر کرده اند چون در قانون اساسی رهبری دارای جایگاه ویژه ای است که حق اعمال حاکمیت دارد و از آن طرف رئیس جمهور هم منتخب مردم بوده و ممکن است بخواهد برنامه ای مغایر با نظرات رهبری را پیاده کند، پس حاکمیت در درون خودش دچار دوگانه گی است.

اما نه این گونه نیست. این سوء تفاهم ناشی از عدم شناخت مبانی این نظام است. نظام جمهوری اسلامی قرار است ظرف اجرای قوانین الهی باشد. (تا اینجا نه اسمی از رهبری است نه ذکری از رئیس جمهور) به این منظور (اجرای قوانین الهی) خبرگان عالمترین و عادلترین فرد جامعه (من حیث المجموع) را برای تشخیص و اجرای احکام بر میگزینند.طبیعتا او موظف به پیگیری جهت اجرای احکام و حدود الهی در جامعه است. حالا رئیس جمهور کیست رئیس جمهور کسی است که برنامه اجرائی اش جهت پیشبرد هر چه بهتر و سریعتر خواست خداوند در جامعه را به رای مردم گذاشته و توانسته نظر آنها را جلب کند.البته این صورت ساده مسئله است.آیا شما در اینجا تناقضی می بینید؟ اشخاص در واقع خیلی مهم نیستند.همه باید وظیفه شان را انجام دهند که آنهم در یک کلام اجرای فرامین الهی برای سعادت دنیا و آخرت مردم است.بعدا موضوع را دقیق تر بررسی می کنیم


ما و لیبرالها

باسمه تعالی

 

سلام خدا بر بقیه الله (علیه السلام)

سلام خدا برفقیه حلیم مظلوم امام موسی بن جعفرالکاظم (علیهم السلام)

همانقدر که ما مسلمانها نسبت به فرایندها از لحاظ انطباق آنها با ارزشهای انسانی و اسلامی وحساسیم و تخلف از میثاقهای الهی را ناروا میپنداریم لیبرالها ابد اینگونه نیستند. آنها به فرایندها با دقت خیره میشوند اما فقط به این دلیل که مطمئن شوند شیوه هایشان حتما منتهی به هدف خواهد شد و اگر اینگونه بود آنرا می پذیرند ولو به قیمت نابودی همه ارزشهای انسانی مثل قتل عام وسیع و یا فریب افکار عمومی و یا ترور شخصیتی افراد.

این (ننگهای) فرزندان آدم از آنجا که هیچ ارزش ثابت و قطعی ندارند تنها لذت و تمتع از دنیا را اصل قرار میدهند و هر فرایندی را که منتهی به این اصل شود مثبت پنداشته و میپذیرند.طبیعی است که این گروه حاضرند به هر فردی بعنوان رئیس جمهور تمکین کنند در صورتی که وی بتواند لذتهای آنها را تامین کند.در این حالت افرادی که به مناصب دست پیدا میکنند هیئت حاکمه چون بیش از همه به اصالت لذت معتقدند بر اساس طبیعت حیوانی بیشترین تلاششان در جهت تامین لذائذ خودشان خواهد بود.و در این حالت به مردم خود خیانت نکرده است زیرا پیش فرض انتخاب او عمل در یک سیستم اصالت نفسانی بوده است.طبیعی است که اگر وقت پیدا کند به مردم هم خواهد رسید ولی باز هم به دلیل پیروی از نفس شیطانی!! سخن گفتن از خدمت صادقانه به مردم درحضور اینها به لطیفه شبیه خواهد بود.

حالا همینها آنچنان دور بر می دارند که هر کس نداند فکر میکند آخر حکمت و خردورزی هستند. ولی قرآن همان اول به اینها نسبت نادانی داد و ما هم اگر دقیق شویم تفاوت چندانی بین اینها و فرعون و نمرود نخواهیم دید.هر کس از خدا ببرد به هر جا بیاویزد در آغوش شیطان خواهد بود.


آرمانها و روشها

سلام بر صاحب الزمان (علیه السلام)

سلام بر بازماندگان کاروان حسین (علیه السلام)

 

قبلا ( آن اوائل) در مورد لزوم مشروع بودن روشها در راه رسیدن به اهداف صحبت کردیم. واقعا هم،عجب

معیاری است. واقعیت این است که عموم جامعه،از روی شعارهای افراد و جریانها، چندان نمی تواند

صلاحیت و شایستگی آنها را برای احراز مسئولیت تشخیص دهد*. علتش این است که معمولا شعارها بر

اساس مد خواسته ها و نیازهای جامعه تنظیم میشود و جامعه را اغوا گرانه فریب میدهد. اما آنجایی که

پای روشها و فرایندهای دستیابی به آن آرمانها پیش میآید به خوبی میتوان غلیان نفسانیت برای گول

مالیدن بر سر جامعه جهت ارضای چند روزه حب مقام را مشاهده کرد.

قرار است مثلا آزادی بیان را برایمان به ارمغان بیاورند اما نگاه میکنی

می بینی طرف خودش یا دور و بری هایش متخصص خفه کردن صداهای غیر همسو هستند. شعار

میدهد که عدالت را محقق خواهد کرد، ازرشها را حاکم خواهد کرد، ولی از همین حالا برای جمع کردن

رای های سرگردان مشغول دادن وعده های مفت و الکی و بعضا ضد ارزش به گروههای مختلف است. بنا

است شایسته سالاری را پیگیری کند اما از همین الان پستها و مدیریتهای دولتش بین مسئولین

ستادهای انتخاباتیش تقسیم شده است. خلاصه عجیب مهلکه با حالی است این معرکه انتخابات. فقط

یک چشم بینا میخواهد و یک دل بیخیال که بنشیند و صبح و شب اخبار انتخابات را بخواند و بخندد، ولی

حیف ...حیف از سرمایه اعتماد مردم که به تاراج میرود.

 

میگویند عبدالرحمان پسر عوف رو به امیرالمومنین (علیه السلام) کرد و گفت با تو بیعت میکنم بر اساس

سنت رسول خدا و سیره شیخین (ابوبکر و عمر)

 

امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: نه من بیعت میکنم بر اساس سنت رسول خدا و اجتهاد خودم.

پسر عوف از امام (علیه السلام) منصرف شده و بر همین شرط با عثمان بیعت کرد و عثمان پذیرفت.

امیرالمومنین (علیه السلام) حاضر نشد به خاطر ریاست بر مردم ذره ای از معیارهای عالی خویش

منحرف گردد واین رمز روشن ماندن راه ستوده او برای هدایت همه عالمیان است و امروز به راحتی

شعارهای نفس پسند و عقل پسند را علم خویش میکنند آنچنانکه گویی از همان روز اول اینکاره بوده اند

و به آسانی هر چه تمامتر هرگاه که لازم بدانند آنها را زیر پا می نهد و هیچ شرمی نیز در وجودشان زائیده

نمیشود.


قوی و امین

سلام بر صاحب الزمان( علیه السلام)

 

سلام بر بازماندگان کاروان کربلایی حسین( علیه السلام)

 

عنوان شایسته سالاری، یک عنوان کلی است که هر جریانی ممکن است از آن به نفع خودش استفاده

 

کند، لذا بعضی از معیارهای شایستگی جهت پذیرفتن مسئولیت را ذکر میکنم. یک قضیه ای را قرآن ذکر

 

کرده که بسیار آموزنده است و آن، داستان "حضرت سلیمان علیه السلام و ملکه سبا" است. البته

 

این برداشت را اولین بار از استاد اخلاق حاج شیخ حسین انصاریان یاد گرفتم. فکر میکنم عید غدیر سه

 

سال پیش بود، من رفته بودم قم برای زیارت. واقعا جایتان سبز بود. حالی داد بهمان عجیب. همان

 

موقعی بود که میخواستند ضریح مطهر معصومه امام رضا (علیه السلام) را عوض کنند.صبح روز عید

 

غدیر با حضور عظمای بهجت این تعویض انجام شد، خلاصه دو شب در مسجد اعظم شیخ حسین منبر

 

رفت و همین داستان آوردن تخت ملکه سبا را مطرح کرد. یکی از کسانی که داوطلب انتقال تخت ملکه

 

سبا شد در معرفی توانائی و شایستگی خویش به فرموده قرآن خودش را این طور معرفی کرد:"انی

 

علیه لقوی امین"*

 

به این ترتیب، مشخص میشود که دو صفت امانت و کاردانی از ملاکهای شایستگی در یک نظام دینی

 

است.نقطه مقابل این دو صفت نادرستی در کار و نادانی و ناتوانی نسبت به کار است. نمی خواهم بحث

 

کش پیدا کند، ولی بد نیست بگویم در نظامهایی که یکی از انواع دموکراسی را به عنوان مبنای خویش

 

برگزیده اند، ابدا این ملاکها مورد لحاظ نیست و ممکن است فردی ناپاک دست و نادان به حکومت برسد

 

تنها به این دلیل که رای مردم را جلب کرده است.

 

شاید لازم باشد این دو معیار نیز در هر زمان مصداق شناسی شوند اما حداقل چیزی که به نظر من

 

میرسد این است که رعایت امانت را باید در نگه داشتن جانب صاحب اصلی مسئولیت و اعطا کننده آن

 

یعنی پروردگار عزیز عالم  جستجو کرد، چنانچه در قرآن میفرماید:"یا داوود انا جعلناک فی الارض خلیفه

 

فاحکم بین الناس بالحق**

 

در مورد "قوی" بودن نیز باید تجربه مثبت و دانائیهای او را لحاظ کرد.

 

آخر منبر شیخ حسین به اینجا رسید که اگر در داستان فوق الذکر فردی که صاحب بخشی از علم کتاب

 

بود (میگویند آصف بن برخیا )توانست در کمتر از پلک زدنی تخت بلقیس را حاضر کند***، پس ما را

 

نشاید که دامان امیرالمومنین علیه السلام که به فرموده قرآن، صاحب تمام علم کتاب است را رها

 

کنیم. یا علی

 

*سوره نمل

 

**سوره ص

 

*** سوره نمل

 این هم برای شما ------------>>>>تنهایی درد بدیه


شایسته سالاری

سلام بر مهدی عجل الله تعالی فرجه

سلام بر شما

از آنجا که در ماه محرم هستیم اشاره به این موضوع جالب خواهد بود که یکی از عوامل انحراف جامعه اسلامی که در نهایت منجر به حادثه ای مانند عاشورا شد عدم توجه به شایسته سالاری و فضیلت سالاری است. این مسئله از همان روز اول در سقیفه رقم خورد و همچنان گسترش یافت تا جائیکه یزید شرابخور عنوان خلیفه را بدست آورده و امام حسین علیه السلام را به دلیل مخالفت با حکومت نا مشروعش خارجی خواند. امروز که در آستانه یک انتخاب سرنوشت ساز هستیم باید بدانیم که برکنار ماندن نیروهای شایسته و کارامد به بهانه هایی همچون احتمال عدم اقبال مردم کم تجربگی و یا توافق نداشتن گروههای سیاسی بر آنها بهانه هایی که با استناد به آنها علی علیه اسلام را به کنار نهادند هزینه ای سنگین و خورد کننده را بر جامعه و نظام اسلامی تحمیل خواهد کرد. یکی از این خسارتها محروم شدن جامعه از توانائیهای مدیران لایق خویش است و در کنار آن تحمل حضور بیمورد پرهزینه و نابود کننده افرادی است که از قبل گرایشهای حزبی و بستگیهای  قومی و... به پستهای مدیریتی میرسند. دوستان! هرگز نباید مکانیسم ها و فرایندهای ناسالم انتخاب دولت سالاران را بی اهمیت تلقی کرده و تحمل کرد. شاید روزی مجبور شویم برای جبران دست کم گرفتن این جریانات ناسالم هزینه ای بسیار سنگین پرداخت کنیم. پس باید از امروز به هوش بود و به اصلاح این کاستی ها در نظام مدیریتی همت گماشت.

از اینکه اینقدر کلی و سربسته بحث میکنم معذرت میخواهم. فعلا باید با همین روش ادامه داد تا خدا چه بخواهد.


ساده زیستی حاکمان

سلام بر مهدی فاطمه سلام الله علیهما

سلام بر محرم و بر همه عاشورائیان

در ادامه مطلب گذشته، با توجه به اهمیت موضوع روایتی از امام رضا علیه السلام دیده ام که موضوع را شفاف خواهدکرد.

یکی از اصحاب امام علیه السلام به ایشان عرض میکند که خدا فرج شما را برساند تا ما دوستداران شما هم به نوایی برسیم.

امام علیه السلام در جواب میفرماید: این چیزی که میگویی فرج شماست،اما آن فرجی که ما انتظار میبریم تا دولت و قدرت به دست ما برسد آغاز تکالیف بزرگ و سختی و مصیبتهای ماست. ما اینک که فاقد قدرت و حاکمیت هستیم راحت هستیم ...اگر حکومت و قدرت به دست من بیفتد میدانی سهم من از کل حکومت و دنیا چه خواهد بود؟ تنها سهم من از دنیا و حکومت، کیسه کوچکی است که در آن مشتی آرد جوی نبیخته است و سرش مهر خواهد شد، تا چیزی به آن اضافه نکنند...

در روایت دیگری از حضرت رضا علیه السلام  رسیده است که کسی خدمت ایشان آمد و گفت:آقا شما مقداری به لذائذ خودتان در زندگی برسید. شما در خوراک و لباس خیلی بر خود سخت میگیرید.

حضرت در جواب میفرمایند: به خدا این زندگی که اینک داریم، نسبت به زندگی در قصر حاکمیت ما شاهانه است و اگر حکومت به دست ما بیفتد و ما حاکم شویم لباس خشن را آن موقع خواهیم پوشید، امروز روز آسایش ماست و آن روز است که بر خودمان سخت خواهیم گرفت و جز افراد سخت کوش را به درون حکومت راه نخواهیم داد.

فکرمیکنم مطلب کاملا واضح است. اگر این موضوع تبدیل به یک خواست و مطالبه عمومی شود (که خوشبختانه تا حدود زیادی اینگونه است) مدیران ناچار خواهند بود خود را با این سیره علوی تطبیق دهند.

یا امام رضا شرمند که جسارت کردم خیلی پررویی است ولی ببخشید. حرم را نمیبینم ولی حدس میزنم سیاهپوش باشد قربان دل داغدارتان آجرک الله


ساده زیستی

 

سلام الله علی المهدی (عج)

 

سلام بر محرم، ماه عشق و جنون

 

سلام بر حسین (ع) و یارانش

 

سلام بر حسین (ع) و رهروانش

 

حرکت در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی

 

نیازمند لوازمی است که میبایست مورد توجه علاقه مندان به این انقلاب قرار بگیرد

 

یکی از این لوازم اساسی، مواسات و پیوستگی مسئولین با مردم است و از مصادیق

 

این پیوستگی، داشتن زندگی ساده و در سطح عموم است. در متون دینی ما و در

 

راهبردهای رهبران اصیل انقلاب آنقدر بر این نکته دستور، اشاره، توصیه و تاکید وجود

 

دارد که ما را مطمئن میکند، این مسئله معیاری واقعی و اساسی است که نادیده

 

گرفتن آن خسارات بی شماری در پی خواهد داشت. تجربه سالهای گذشته بر انقلاب

 

نشان از درستی این میزان در گزینش مسئولین دارد و امروز احساس میکنم جامعه

 

ما به این شناخت رسیده است که "سواره را خبر از پیاده نیست"

 

 

عموما افراد در این مورد چند گونه هستند :

 

 

یک گروه،افرادی هستندکه اعتقادی به این اصل ندارند و آنرا ابراز هم میکنند اما با رنگ

 

آمیزی و برجسته کردن قسمتهای دیگر تفکرشان سعی دارند ذهن جامعه را نسبت

 

به این موضوع بی توجه کنند.

 

گروه دیگر ،جماعتی هستند که تن به این مواسات و همراهی با مستضعفین

 

 نمی دهند، اما در عین حال اعلام صریح آنرا از لحاظ سیاسی پر هزینه میدانند

 

 بنا براین با پرده پوشی و فریب کاری از معطوف شدن نگاه جامعه به این مقوله

 

خودداری میکنند

 

گروه سوم هم سعی میکنند مصداق خطبه متقین امام علی ع باشند و مواسات با

 

مردم را در قول و عمل، فریاد بزنند

 

فردا که انتخابات است مردم نشان خواهند داد که چه اندازه به باور ارزشهای اصیل

 

دینی رسیده اند.