انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری

باسمه تعالی

سلام خدا بر بقیه الله (علیه السلام)

این روزها برخی افراد و گروهها تلاش عجیبی را آغاز کرده اند

 تا گفتمانی خاص را بر فضای انتخاباتی کشور حاکم کنند.

احتمال دارد آنها این راهبرد را آگاهانه برگزیده باشند، اما

بهر حال اگر قبلا مطلب گفتمان غالب مرا در همین وبلاگ

 مطالعه کرده باشید ،متوجه شده اید که چه خطری ما را تهدید میکند.

من با آمریکا مذاکره خواهم کرد.

من غنی سازی را تعطیل خواهم کرد.

هم جنس بازها و بهایی ها هم میتوانند رئیس جمهور شوند.

حتی اگر یک نفر هم رد صلاحیت شود انتخابات آزاد نیست.

باید بتوان امام زمان (ع) را هم استیضاح کرد

تردیدی نیست که این صحبتها در تعارض با گفتمان انقلاب اسلامی است

 و جهت جلب رای عده ای مانند هم جنس بازها و بهایی ها و... ایراد شده است

اما باید نگران تغییر گفتمان الهام بخش اسلام، در نزد عده ای از جامعه باشیم.

با سمه تعالی

سلام بر امام زمان (علیه السلام)

در چنین شرایطی که گروههایی دستشان را محکم به هم داده اند

 تا کسی نتواند حصار بسته آنها را بشکند ،تنها راه ممکن شرکت

 در یک انتخابات پرشور و انتخاب یک مدیر وارسته، امتحان داده و پایبند

به ارزشهای انسانی و الهی است.

شما فکرش را بکن! این تنها راه واقعی است و البته چنین تصمیمی

قدم اول خواهد بود. پس از آن باید همواره با دخالت هوشمندانه

در پیشامدهای کشور جریان خدمتگذار و معتقد به مبانی نظام را

یاری داد.

----------------------------------------

به رهنمودهای رهبری دقت کنید همواره بر عدات طلبی

 تاکید میکنند و اینکه مردم یک رئیس جمهور عدالت طلب انتخاب

کنند.

از نظر من عدالت طلبی به معنای عالی کلمه یعنی اسلام باوری

زیرا ما اعتقاد دینی خود میدانیم که تنها مکتبی که تفسیری

صحیح و مبتنی بر فطرت از انسان دارد اسلام علوی است

بنا براین تحقق عدالت تنها در چارچوب اسلام ممکن خواهد بود.

فکر میکنم اگر دقیق نگاه کنیم رهبری زیرکانه با علم کردن این

 معیار بی بدیل ما را به سمت یک انتخاب هوشمندانه هدایت میکنند

تشخیص میزان اعتقاد کاندیداها به عدالت در نظر و عمل میتواند

با سنجیدن کارنامه آنها و بررسی میزان دین باوری آنها صورت بگیرد.

باسمه تعالی
سلام بر بقیه الله علیه السلام

اینروزها تبلیغات انتخاباتی وارد مرحله جدی تری شده است من در باره رئیس جمهوری که
 قرار است سر کار بیاید و شرایط ویژه او نظراتی دارم که شاید منحصر به خودم باشد ولی
 به احتمال زیاد کسان دیگری نیز چون من می اندیشند ولی نمیتوانند جایی آنرا بیان کنند
و من به این ترتیب خود را سخنگوی آنها هم میدانم
یک مسئله مهم در مورد این کاندیداها شاید پاسخ به این سئوال باشد که آیا آنها برای چه
میخواهند این مسئولیت سنگین را به گردن بگیرند دو جواب کلی را مفروض میدانم و قبل
 از بررسی آنها ذکر یک مقدمه را لازم میبینم. من احساس میکنم یک جریان پیچیده و درهم تنیده
 از چند سال پیش یا برای اینکه سوء تفاهم نشود بهتر است بگویم از سالها پیش تلاش کرده
است حلقه ای بسته از قدرت و ثروت را در هم بتند به گونه ای که تنها راه ورود در مراکز تصمیم گیری
 را عبور از مجرای اختصاصی خود قرار دهد و حتی اگر غریبه ای!! بهر دلیل توانست وارد گردونه شود
به سرعت او را حالی کنند که اگر ماندن
در این عرصه را میخواهد راهی جز گردن نهادن به فرایندها و مسیرهای تعریف شده آنها
نخواهد داشت این البته نه به این معنا است که آنها موفق شده اند نه هرگز نتوانسته اند
 برصداقت و امانتداری همراه با صرافت بسیاری از فرزندان انقلاب غلبه کنند اما با کمال دردمندی
 باید متذکر شوم که این جریان با استفاده از هر پوشش مقدس و غیر مقدسی در تلاشند که پروژه خود را تکمیل کنند
در این شرایط سادگی خواهد بود اگر گمان کنیم با توده ای از انسانهای احساس تکلیف کرده روبروییم   

باسمه تعالی

سلام بر امام زمان( علیه السلام)

چه باید کرد؟

من تصورم این است که ما می بایست به نظریات تکامل انسانی واجتماعی

از درون مکتبمان دست پیدا کنیم. این قابل تردید نیست که اسلام

 وبلکه عقل سلیم برای بسیاری از معضلات پیش روی ما پاسخهای آماده

 و روشنی دارد که ما به دلیل عدم خودباوری و ترس از طعنه بیگانگان

 آنها را در نظر نمی آوریم و آنجایی که به نظر میرسد جوابهای

شسته و رفته ای دریافت نمیکنیم بدلیل ضعف در پژوهش و تحقیق

 ما بوده است. میبایست بجای تلاش در جهت ترجمه و تنظیم نظریات

توسعه دیگران به تنقیح و پرداختن راهبردهای اصیل خویش مشغول میشدیم.

 بدون شک در این مسیر با مشکلاتی روبروخواهیم بود از جمله

 تمسخر بیگانگان و تربیت شده گان آنها در داخل.

امام هم میفرمودند ما به این زودیها از شر تربیت شده گان شرق و غرب

خلاص نخواهیم شد. بهر حال فکر میکنم این تنها گریزگاه ماست،

 اگر قرار است با تجربه و خطا راه خود را پیدا کنیم چرا این هزینه

 را بر روی منابع اصیل خویش انجام ندهیم.انتخابات ریاست جمهوری آینده

 میدان زورآزمایی تفکرات مختلف است برای حاکمیت بر مدیریت آینده ایران.

 لب و مایه این تفکرات را باید از پس چهره ها و تبلیغات مختلف کشف

 و ارزیابی کرد. شاید این دوره خیلی مشکل نباشد

باسمه تعالی

سلام بر بقیه الله  (علیه السلام)

بله، اگر اتفاق افتاد و نظامی بر خلاف پسند مستکبران عالم پا گرفت، دقیق ترین و

کارآ ترین روش برای نابودی آن اثبات ناکارآمدی خواهد بود. اگر این نظام از قبیل نظامهای مادی و بشری باشد کار دشمنان آن آسان است زیرا در درون خودش کاملا مستعد انحراف و فرو پاشی است اما اگر حکومتی مانند ما که اساسش بر قوانین و آرمانهای الهی بنا شده است بتواند در مسیر واقعی خودش سیر کند، نمونه و الگویی خواهد بود که دور از انسانیت بودن دیگر مدلهای حکومتی را اثبات خواهد کرد. بنا براین دشمنان ما نمی توانند منتظر بنشینند و نگاه کنند، از یک سو با تبلیغات دامنه دار ما را ناتوان از اداره یک جامعه سالم نشان می دهند از طرف دیگر با نفوذ دادن

 عوامل شان سعی میکنند متدها و راهکارهای از مد افتاده و مخرف امتحان شده خود را به عنوان روشهای مدرن پیشرفت و توسعه به ما  قالب کنند. اگر نپذیریم با شدت تمام تبلیغ میکنند که اینها مخالف پیشرفت و مدنیت هستند و سعی میکنند ما را در چشم جهانیان منفور کنند.اگر هم روشهای آنها را بپذیریم خوب طبیعی است که شکست خود را امضا کرده ایم و هرگز قادر به حتی تامین معیشت مادی کشورمان نخواهیم شد و به این ترتیب آنها با چهره ای پیروز به همه دنیا خواهند گفت: این نظام که ادعای مخالفت با ما را داشت در عمل نتوانست حتی زندگی مادی مردمان خود را سامان دهد در حالیکه ادعا میکرد دنیا و آخرتشان را با هم سامان خواهد داد.آنوقت ما باید با چشمهای بهت زده به تمسخر و تحقیر دشمنان و مخالفانمان نگاه کنیم.

                                   پس چه باید کرد؟

باسمه تعالی

سلام بر منجی بشر (علیه السلام)

اگر تمدن فعلی غرب برآمده از تفکراتی غیر الهی  است که در جهت ارضای لذتهای نفسانی و حقیر بشر سازوکار میتراشد، هیچگاه نمیتوان چنین نمونه ای را الگوی مناسبی برای نظام الهی ما دانست. نظامی که آرمان آن کمال بندگی و عبودیت پروردگار عالم است. بر گردیم به انتخابات ریاست جمهوری! بعضیها میگویند مسیر توسعه در این چند سال به سمت غرب ریل گذاری شده است،  اگر واقعا این چنین باشد جای تاسف دارد ولی به هر رو ما برای رسیدن به تکامل انسانی و اسلامی خویش راهی جز بنا نمودن تمدنی بر اساس آموزه های دینی خویش نداریم و این ماهی را باید سعی کرد هر چه زودتر از آب بگیریم  چرا؟  نکته بسیار جالبی اینجا نهفته است که باید بازگو کنیم.

شکی نیست که نظام حاکم بر عالم نظامی طاغوتی و استکباری است (من در بکار بردن این اصطلاحات تعمد و قصد ویژه دارم)  این نظام آلوده حاکم بر عالم به هیچ رو قادر به تحمل طرح و ایده و الگوی دیگران برای زندگی انسانها نیست* به این جهت اولا اجازه پاگرفتن رژیمهای متفاوت را نمیدهد در مرحله بعد اگر چنین نظامهایی ایجاد شوند به هر کلک ممکن سعی خواهد کرد انها را به شکست کشانده و ناکارامدی آنها را اثبات کند...

*این مطلب مستند قرآنی دارد اگر کسی تمایل دارد برایش بیان میکنم

فردا همایش دشمن شناسی را از دست ندهید

                     ساعت 30/3  سالن حافظ چهار راه حافظیه

باسمه تعالی

صلی الله علیک یا رسول الله صلی الله علیک یا نبی الله

اینروزها که در آخر ماه صفر قرار داریم تلخترین ایام سال است برای ما . با رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  و قطع شدن رشته وحی اتفاقات عجیب و دهشتناکی بر سر مسلمانان باریدن گرفت که اولین و مهمترین آنها غصب حکومت اسلامی و برگزیده شدن ابوبکر به امارت بر مسلمین توسط گروهی از مسلمانان بود. حادثه ای که پیامد های تلختر از زهر آن همچنان از راه میرسد.شهادت غریبانه سبط اکبر و سید جوانان اهل بهشت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و همچنین فاجعه عظیم عاشورا و شهادت عمده اولاد نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  دو نمونه از اثرات آن انحراف اساسی در مسیر امت اسلامی است.از آنجایی که جامعه اسلامی مدینه نمونه یک حکومت اسلامی بود نباید تردید کرد که همان آفات و خطرات تمامی جوامع مشابه را تهدید میکند و از اینرو شناخت و تحلیل دقیق وقایع صدر اسلام  نیازی اساسی و فوری است.

باسمه تعالی

سلام بر منجی موعود (علیه السلام)

آیا غرب، الگوی تکامل ما است؟به عبارت بهتر، آیا غرب مسیر صحیحی را برای دستیابی به رشد انسانی پیموده است و آیا این مسیر میتواند سر مشق خوبی برای ما باشد؟

باید دانست ( آن طوری که خودشان میگویند) تمدن فعلی غرب بر اساس اومانیسم (شاید یعنی اصالت انسان) و سکولاریسم( شاید یعنی اصالت بی دینی) و لیبرالیسم (شاید یعنی اصالت اباحه گری) و پوزپتیویسم( شاید یعنی اصالت تجربه) بنا شده است و هر مسلمان و غیر مسلمان از خدا با خبری درک میکند که این مفاهیم هیچ نسبتی با قرآن و سنت پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام ندارد که هیچ، هیچ سنخیتی با فرمایشات عقل شریف  و سلیم انسان هم ندارد بماند ( بد بختی از این بیشتر؟ )  که هیچ مرهمی نیز بر درد این

نفسانیت شهر آشوب آخر الامر نخواهد گذاشت ،بلکه نمک آن خواهد بود. هر چند این تمدن از خدا بیخبر خیلی زود به آغوش  متعفن اصالت لذت در غلتید، اما خودتان شاهدید روزی نیست که فریادهای درد آلود از یک جای هیکل بد بویشان به گوش نرسد

 باش تا صبح دولتت بدمد

کاین هنوز از نتایج سحر است

 الغرض میخواهم بگویم این تمدن گنده شده که برخی اوصافش را آوردم از اساس با بدیهیات دین ما در تعارض است و بی شک بسیار ظالمانه و غیر علمی خواهد بود که بخواهیم از مسیر تمدن غرب آرمانهای اسلامی را جامعه عمل بپوشانیم.هر انتخاباتی که پیش میاید ما به همه دنیا نشان میدهیم که تا چه اندازه این مفهوم را درک کرده ایم.

این موضوع را پیگیری خواهیم کرد.

دوشنبه  22/1/84 ساعت 30/3  شیراز، سالن حافظ  همایش دشمن شناسی فراموشتان نشود دوستانتان را در جریان بگذارید.

باسمه تعالی

                                 ) سلام خدا برموعود امم (علیه السلام

قبلا اشاره کردم که گفتمان غالب، لاجرم جامعه را تربیت میکند و گاهی یک ادبیات ویژه چنان جامعه  را ازگذشته اش دور میکند که نگو!! یعنی کار به جایی میرسد که اصلا گذشته خودش را فراموش کرده و شیفته مفاهیمی میشود که با اهداف سابقش در تضاد است و اصلا آدم دیگری میشود.واقعا درک اهمیت این قضیه خیلی حیاتی است و متاسفانه به نظر میرسد دشمنان ما عجیب به این مسئله اشراف دارند و این بر میگردد به سابقه شرارت و پلیدی آنها در طول تاریخ  که از آنها خلافکارهای فوق حرفه ای پدید آورده است، باور جدی میگویم کاش یک فرصتی پیدا میشد در باره این مسئله باهم صحبت کنیم. بهر حال ببین! در یک گفتمان منحرف و غیر منطبق بر آرمانهای اصیل انسانی  شما هر قدر هم که آدم خوب و زرنگی باشید، آخر زیانکار خواهید بود و در چنبره  جهالتها و رذالتها گرفتار خواهید شد. تنها امید  موفقیت برای شما از اینجا سرچشمه خواهد گرفت که بتوانید با یک یورش حیدری با بهره گیری از پتانسیل موجود در قلوب مردم گفتمانی سالم،  انسانی و الهی را حاکم کنید همان کاری  که

 امام روح الله  با تمام ظرافت انجام داد و حالا عده ای دارند حاصل این همه خون دل مردان خدا را به قیمت شنیدن تعدادی به به و چه چه و جلب رضایت عده ای بیگانه وغریبه  حراج میکنند. آیا ما غفلت خواهیم کرد؟  به کاندیداها و حامیانشان بگوئید ما حواسمان جمع است، مواظب حرف زدنشان باشند!

به اطلاع همه دوستان میرساند همایشی به نام دشمن شناسی روز دوشنبه 22/1/84 ساعت30/3 در سالن حافظ برگذار میگردد  در جریان باشید

باسمه تعالی

سلام خدا بر آخرین پیشوای معصوم (علیه السلام)

امروز دوازدهم فروردین ماه است. روز جمهوری اسلامی.امروز طرح نظام اسلامی، باعنوان جمهوری اسلامی به رای عمومی گذاشته شد وبا اکثریت مطلق و بی نظیر

آراء توسط ملت ایران پذیرفته شد تا سرآغازی باشد بر رسمیت یافتن حکومت الله بر جهان. به این ترتیب پس از سالها و بلکه قرنها حکومتی پا گرفت که در اساس و مبنای خود حاکمیت را ذاتا از آن خداوند دانست که از طرف او به پیامبران و اوصیا و عالمان صالح تفویض میشود. دوازدهم فروردین ماه حکومتی رسمیت یافت که تمامی طواغیت عالم وجودش را نابودی خود می پنداشتند و در به واقع نیز چنین بود. هیچگاه حاکمیت الله با حاکمیت نفوس شیطانی در عالم سر سازگاری نخواهد داشت و این مخاصمه دیر پا لاجرم به فرموده قرآن کریم با پیروزی حزب الله به پایان خواهد رسید.صدای خرد شدن استخوانهای تمدن پوشالی شیطان مدتهاست بلند شده و صدای گوشخراش مریدان اماره نفس به وضوح خبر از کاووسهای هر شبه شان میدهد.

پیروزی انقلاب اسلامی طلیعه تفوق گفتمان اسلامی و الهی بود بر گفتمانهای گمراه کننده بشری. انتظار معقول از داعیه داران مدیریت در این نظام این است که به بالنده کردن این گفتمان در بسترتفکر دینی همت کنند نه غلطاندن ما در آغوش جاهلیت مدرن